تغییر عنوان وبلاگ
اسم وبلاگمو تغییر دادم. فکر می کنم باعث سوءتفاهم شده بود. خودم هم از این اسم جدید بیشتر خوشم میاد.
امروز صبح رفتم آزمایش بتا دادم. همون طوری که انتظارشو داشتم جواب مثبت بود. فدای تو نی نی گلم بشم که این جوری دل منو شاد کردی. از غروب کمی سردرد و سرگیجه داشتم که مامانم میگه طبیعیه. راستی مامان جون خواب تورو دیده. میگه تو یه خانم کوچولوی خوشگلو با نمکی که چشمات شبیه منه و خیلی تو خواب مظلوم بودی و لبخند ملیحی داشتی. اولین بار مامان جون هفته پیش و روز شنبه ۲۰ فروردین خوابتو دید و گفت من داشتم شیرت می دادم. دیروز هم ظهر و هم شب خوابتو دیده و من بهش حسودیم شد. ای کلک رفتی به خواب مامان جون و حتا باباییت هم خوابتو دیده اما نمیخوای خودتو به من نشون بدی. باباییت میگه تو خوابش(۱۵ فروردین) تو یک دختر خوشگل و تپلی بودی تو بغل من و لباس سفیدی پوشیدی که خرسهای کوچولو داشته. جالب اینکه مامان جون ۱۲ روز پیش که از مکه اومد دقیقا برات یه لباس سفید با همون مشخصات آورده بود.زودتر بیا به خوابم.هر شب منتظر می خوابم.
درضمن میخوام برای سلامتی تو قرآنو ختم کنم. از خدا میخوام کمکم کنه.